صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 23309
تعداد نوشته ها : 24
تعداد نظرات : 4
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
 در طلائیه مشغول کار بودیم .در دژ امام محمد باقر (ع) پیکر مطهر شهیدی کشف شد که سربه پیکر نداشت وپیکرش دو نیم شده بود . داخل دستهایی شهید که به حالت مشت بود ، مقداری جیره های شب عملیات(پسته وفندق )وجود داشت . برای پیدا کردن هویت شهید ، داخل جیب های لباس را تخلیه کردیم .تهدادی کارت و یک قرآن کوچک و یک خودکار بود.یکی از کارت ها نظرمان را جلب کرد که روی آن با خطی بسیار زیبا و زرد رنگ نوشته بود (و خداوند ندا می دهد که شهدا به بهشت در آیند.)از پیکر شهید عکس گرفتم . از کارت هم یک عکس گرفتم ،دوربین را کنار گذاشتم و خواستم یکبار دیگر کارت را ببینم که در کمال تعجب دیدم جمله روی محو شده است . از آقای علیجانی پرسیدم :کارتی که آن جمله روی آن نوشته شده بود،کجاست ؟گفت : همان کارتی است که دست خودته . پیش خودم گفتم حتمآ نور خورشید و یا باد باعث شده جمله پاک شود و از آن گذشتم .بعد از مدتی آقای علیجانی به مرخصی رفته و جریان را برای از علما تعریف کرده بود. ایشان گفته بودند که بروید عکس را چاپ کنید ،اگر چاپ شد ، جریان خاصی نبوده ،اما اگر چاپ نشد برای ما ها پیام داشته است .از اصفهان به ما زنگ زد ومن به اهواز رفتم و عکس ها را چاپ کردیم . تمام عکسها چاپ شد ،به جز یک عکس که مربوط به کارت بود .بسیار شفاف. اما عکسی که از کارت گرفته بودیم ،قسمت کارت ،حالت نور خورده ومات بود . آنروز تحقق یکی از آیه های قران به صورت این پیام به ما گوشزد شده بود.
دوشنبه 1388/3/25 12:12
X