ولادت با سعادت کریم اهل بیت ،امام حسن مجتبی (ع) مبارک .
دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان
ای خدا در این روز مرا از پلیدی و کثافات پاک ساز
و بر حوادث خیر و شر قضا و قدرت صبر و تحمل عطا کن
و بر تقوی و پرهیزکاری و مصاحبت نیکوکاران موفق دار
به یاری خود ای مایه شادی و اطمینان خاطر مسکینان
التماس دعا
|
سالگشت وفات ام الائمه (س)
اول مومنات
الگوی زنان امت رسول الله (ص)
حضرت خدیجه کبری (س)را به همه دوستان تبیانی تسلیت عرض می کنم .
دعای روز دهم ماه مبارک رمضان
ای خدا مرا در این روز از آنان که بر تو توکل کنند
و نزد تو فوز و سعادت یابند
و از مقربان درگاه تو باشند قرار ده
به حق احسانت ای منتهای آرزوی طالبان
التماس دعا
دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان
ای خدا
در این روز مرا ترحم به یتیمان
و اطعام به گرسنگان
و افشاء و انتشار سلام در مسلمانان
و مصاحبت نیکان نصیب فرما
به حق انعامت ای پناه آرزومندان
التماس دعا
تجلی مظهر جود و سخا
او و حضرت ثامن الحجج (ع) از تولد این موهبت و الطاف خداوند شادمان و شاکر شدند و بعد از آن که نوزاد را در پارچه های مطهر پیچیدند حضرت آن گوشواره ی عرش امامت را در بغل گرفت و میوه ی دلش را بوسید و بویید و جانش آرامش گرفت و تاصبح در گهواره با جوادش سخن می گفت و اسرار الهی را به گوش الهام نیوش او می رسانید . در سومین روز ولایتش عطسه نمود . فرمود : « الحمدالله و صلی الله علی سیدنا محمد و علی الائمه الراشیدین . »
در این برهه از زمان که از حضور ظاهری و مادی ، مظهر جود و سخا و علم و حکمت و وفا بی بهره ایم علاوه بر این که شیفته ی صحن و سرای ملکوتی اش هستیم باید بیش از بیش شیفته و عالم و عامل به گفتار این امام همام باشیم تا ازنور امامتش و جود و سخایش ما نیز بهره مند گردیم . از فرمایشات گهربار حضرت امام محمد بن علی التقی (ع) : « توسد الصبر و خالف الهوی و ارفض الشهوات »؛ صبر را تکیه گاه خود کن و با هوس مخالفت نما و خواهش های دل را دور انداز.
مرحله اول عملیات بیتالمقدس بود که در منطقه کرخهنور با لو رفتن عملیات و دادن تعدادی مجروح و شهید، عقبنشینی کردیم. یکی از بچههای اصفهان به نام حسین که 19 ساله بود، پای چپش از مچ قطع شده بود. ما بعد از سه روز، متوجه او در آن طرف رودخانه شدیم. به اتفاق برادر اصغری اعزامی از رشت، از روی پل متحرک عبور کردیم و او را به هر نحوی که بود، به سنگر بردیم. وقتی از او پرسیدم: این سه روز بدون آب و غذا و با وجود خونریزی شدید چطور زنده ماندی؟ گفت: هر وقت احساس گرسنگی و تشنگی میکردم، یک آقایی که عمامه سبز بر سر داشت، میآمد و به من رسیدگی میکرد. با شنیدن این کلام همگی سر و روی حسین را غرق بوسه کردیم. |
شاید تو در آن زمان سنی نداشتی و طبعا باور حقایق آن روز برای تو مشکل است ، اکنون که جوانی برومند شده ای باز هم هر قدر فیلم و اسلاید و عکس برایت به نمایش در آورند باز هم نمی توانی بوی عطر شهدای همیشه جاوید را استشمام کنی ، بعضی از شما ها حتی فرزندان آن بزرگواران هستید اما شنیدن آن حماسه آفرینی ها هرگز مانند دیدن نیست . شما که معرفت خاصی نسبت به ولایت دارید شمایی که خود را دنباله رو خط شهدا می دانید راستی رمز پیروزی ایشان را در چه می بینید ؟ به در ستی غیر از این بود که حضرت امام (ره) در آن زمان در دو جمله کوتاه ،اما با صلابت و قاطعیت فرمودند :« حصر آبادان باید شکسته شود » و آنان که ذوب در ولایت بودند چنان حماسه ای آفریدند که جهان متحیر در آن ماند و هنوز هم سردمداران کاخ سفید نتوانستند شکست مفتضحانه تسلیحاتی خود را جبران نمایند .
و اما تو ای جوان ایرانی ؛
اکنون نیز جبهه فرهنگی ، شبیخون زده شده است و تو جوان با غیرت و متعهد باید این حصر را باگوش سپردن به فرامین رهبری بشکنی . اگر آن روزها آزادی خرمشهر در گرو قرار گرفتن در برابر آماج سلاح و توپ وتانک بود اما اکنون آزادی مملکت در گرو حفظ ارزشهای اسلامی است . امروزه دشمن از طریق فروش فیلم و شبکه ماهواره ای گسترده ، اینترنت ، مدل های اروپایی و حجاب های کذایی شایعه پراکنی و ایجاد اختلاف در صدد نفوذ در جامعه است .
پس در یک کلام و به فرموده امام : « نگذاریم انقلاب به دست نا اهلان سپرده شود .»
امام رضا علیه السلام در حدیثی بسیار زیبا که در تحفت العقول آمده است ویژگیهای ده گانه عاقل را چنین برشمردند.
عقل شخص مسلمـان تمـام نیست, مگر ایـن که ده خصلت را دارا بـاشـد:
ـ از او امید خیر باشد
ـ از بدى او در امان باشند
ـ خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد
ـ خیر بسیار خود را اندک شمارد
ـ هـر چه حـاجت از او خـواهنـد دلتنگ نشـود
ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود
ـ فقـر در راه خـدایـش از تـوانگـرى محبـوبتـر بـاشــد
ـ خـوارى در راه خـدایـش از عزت بـا دشمنـش محبـوبتـر
بـاشــدـ گمنـامـى را از پـر نـامـى خـواهـانتـر بـاشـد
ـ سپس فـرمـود: دهمى چیست و چیست دهمى ؟ به او گفته شـد: چیست؟
فـرمـود: کسی را ننگـرد جز ایـن که بگـویـد او از مـن بهتـر و پـرهیز کـارتـــر است
تحف العقول،ص443
بروید دنبال کارتان
از بلند گو اعلام کردند جمع شوید جلو تدارکات و پتو بگیرید. هوا به اندازه کافی سرد بود.که فرمانده گردان با صدای بلند گفت: کی سردشه؟ همه جواب دادند: دشمن. گفت: بارک الله. معلوم می شود هنوز سردتان نیست بفرمایید بروید دنبال کارتان. پتویی نداریم به شما بدهیم!
از کتاب فرهنگ جبهه جلد سوم (شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی